ღღدست نوشته های یه دختر تنهاღღ

___0♥0♥_____♥0♥0,*-:¦:-* ___0♥0♥_____♥0♥0,*-:¦:-*

 

تو را گم می کنم هر روز و پیدا می کنم هر شب


 بدینسان خوابها را با تو زیبا می کنم هر شب


تبی این گاه را چون کوه سنگین می کند آنگاه


چه آتشها که در این کوه برپا می کنم هر شب


 تماشایی است پیچ و تاب آتش ها .... خوشا بر من


 که پیچ و تاب آتش را تماشا می کنم هر شب


مرا یک شب تحمل کن که تا باور کنی ای دوست


 چگونه با جنون خود مدارا می کنم هر شب


چنان دستم تهی گردیده از گرمای دست تو


 که این یخ کرده را از بی کسی ها می کنم هرشب


 تمام سایه ها را می کشم بر روزن مهتاب


 حضورم را ز چشم شهر حاشا می کنم هر شب


دلم فریاد می خواهد ولی در انزوای خویش


 چه بی آزار با دیوار نجوا می کنم هر شب


کجا دنبال مفهومی برای عشق می گردی ؟


که من این واژه را تا صبح معنا می کنم هر شب

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در یک شنبه 28 آبان 1391برچسب:,ساعت19:37توسط ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) دختر تنهاᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ (◡‿◡✿) | |